بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران
خدا بازیچه ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند
بزن باران به نام هر چه خوبی است
به زیر آوارگاه پایکوبی است
بزن باران
بهاران فصل خون است
صحرا لاله گون است
بزن باران بشوی آلودگی را
ز دامان بلند روزگاران
***********************************************************************
چشم وچشمه ها خشکند
روشنی ها محو در تاریکی دلتنگ
همچنان که نام ها در ننگ
هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد
آه باران !
ای امیدجان بیداران برپلیدی ها
که ما عمری است در گرداب آن غرقیم.
آیا چیره خواهی شد
(( فریدون مشیری ))